یه روزی از همین روزا میرم یه جای بی نشون
یه جای که پیدام نکنی بشی واسم بلای جون
تو ميدوني دستاي تو سردِ بدون دست من
بايد كه از اينجا برم تا نبيني شكست من
چشماي تو مونده به در با تنهايت سر ميكني
گاهي به ياد خنده هام گونه هاتو تر ميكني
باید برم باید برم اینجا وفا نداره
خاطره هام حتی واسم دیگه صفا نداره
باید برم تنها بشی ابر چشات بباره
فکر نکنم که اون دلت بی من دووم بیاره
من که دیگه حوصله ی گذشته هامم ندارم
تو این شبا که بیکسم بازم تو رو کم ندارم
یه روزی از همین روزا......
باید برم باید برم اینجا وفا نداره
خاطره هام حتی واسم دیگه صفا نداره
باید برم تنها بشی ابر چشات بباره
فکر نکنم که اون دلت بی من دووم بیاره